آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل لینک
هوشمند نويسندگان ZedBazi ZedBazi نسیم و مهراد هیدن : دلم تنگ شده... دلم تنگ شده...
مهراد هیدن : گرفت لجن درمو/ گم کردم خودمو ولی تاریکی مرد و من دیدم صبحمو من باید بحث کنم هر دفعه تا بس کنی ببین هرچی که هست دورم مال منه نه از تو نیست طوفانو رد شدم/ شروع فصل دو/ وسطو جوییدم/ ته موندش برا تو این شده دست دو که هر دفعه یه لحظه تو میفتی باز پایینو میگیرم دو تا دستتو تولدمه سلامتی پدرمکه برد منو نوک قول هل داد که بپرم/ قول داد که پسرم/ شک نکن یه ذرم یه روزی میاد میگی من از همه اینا بهترم/ ولی غرورم سر جاشه فرودو میپرم بازیو میبازم قبل اینکه ببرم تو باید بشکافی روحو جونت/ فدا کنی پوستو گوشتو استخونتو
نسیم و مهراد هیدن : دلم تنگ شده..دلم تنگ شده... سیجل :
زیر آفتاب برزیل نشستی دم بار با یه هنسی/ بهم بگو لبه آب داری چه حسی؟ دور از پلاستیکو کاردای فلزی خوبه نه این حس هر روزمه/ دنیارو میگیرم انگار عروسمه/ بازی میکنم باهاش انگار عروسکه نشستم این بالا نوک قله/ سرو مرو گنده/ همچی آروم مثه صبح جمعه ولی بعضی وقتا این بالا سرد میشه نوک قله ای میخوای بالاتر ری هی ولی سردیو دیگه چیزی حس نمیکنی/ روی اکس و نیکوتین فقط میگذرونی جای اینکه زندگی کنی ساعت ۵ شده دلم بازم تنگ شده ولی راه برگشت نیست/ چشمام میشه با یه لبخند خیس نسیم و مهراد هیدن : دلم تنگ شده..دلم تنگ شده... مهراد هیدن : تو شب تاریکم صبحو کردی نقاشی اگه یه وقت نبودی فردا چی دلم تنگ شده دلم تنگ شده نظرات شما عزیزان: جمعه 30 فروردين 1392برچسب:, :: 22:37 :: نويسنده : milad xperia
|